اخیراً «عفو معیاری» در ایران اعلام شده است که مبنا بر شرایط مشخصی است تا «باقیمانده مجازات» را برای برخی محکومان کاهش دهد یا لغو کند. این قانون جدید شرطهایی دارد، از جمله اینکه فرد نباید سابقه جرم عمدی جدید داشته باشد، نباید موضعگیری مخالف مصالح کشور داشته باشد یا فعالیت معارضهآمیز انجام داده باشد. همچنین گفته شده که مجرمان امنیتی تنها در صورتی مشمول عفو میشوند که بین صدور حکم قطعی و تاریخ عفو حداقل ۵ سال گذشته باشد و فرد در این مدت «اصرار بر مواضع پیشین» نداشته باشد. همچنین جرایمی مانند قاچاق مواد مخدر، خرید و فروش اسلحه گرم، جرائم امنیتی، و جرایمی که علیه امنیت ملی تلقی شوند، به صراحت از شمول عفو مستثنی شدهاند.
این تبعیض آشکار است، زیرا عفو در قرآن هیچگونه شرط اعتقادی یا سیاسی ندارد. عفو حقی الهی و انسانی است که باید شامل همگان شود. محروم کردن گروههایی خاص از عفو، آن را از یک فضیلت اخلاقی و دینی به ابزار قدرت تبدیل کرده و معنای اصلی آن را تهی میسازد.
اما آنچه امروز در ایران با عنوان قانون عفو جدید اجرا میشود، با این آموزههای اخلاقی و دینی فاصلهای آشکار دارد. فرمانهای عفو که به مناسبتهای مختلف صادر میشوند، در عمل گزینشی هستند: بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی، از جمله پیروان آیین بهایی، همچنان از این حق محروم میمانند.
از منظر عدالت دینی و اخلاق قرآنی، عفو گزینشی نه تنها با روح اسلام ناسازگار است، بلکه به شکافهای اجتماعی و بیاعتمادی دامن میزند. اگر عفو در اسلام برای تقویت تقوا، عزت و همبستگی اجتماعی است، پس اجرای آن باید فراگیر، بیطرفانه و بدون تبعیض باشد.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر