۱۴۰۴ اردیبهشت ۱, دوشنبه

دختران، حجاب و حافظه جمعیِ سرکوب



ورود نیروهای امنیتی به مدارس ایران با هدف اعمال قوانین حجاب، فراتر از یک اقدام صرفاً انضباطی و انتظامی است. از بعد
جامعه شناسی این مداخله، بخشی از یک پروژه سیاسی گسترده‌تر برای نهادینه‌سازی اطاعت درونی‌شده از ساختار قدرت از سنین پایین تلقی می‌شود. در واقع، دولت با بهره‌گیری از ابزارهای امنیتی در محیط‌های آموزشی، در پی آن است که کنترل بدن و ذهن نوجوانان، به‌ویژه دختران، را در راستای تثبیت نظم ایدئولوژیک خود اعمال کند.


مطالعات روان‌شناسی اجتماعی نشان می‌دهند که تجربه مداوم کنترل بر بدن در دوره نوجوانی می‌تواند منجر به شکل‌گیری احساس بیگانگی از بدن و کاهش توانمندی برای کنش‌گری در عرصه‌های جمعی شود. در این چارچوب، ورود نیروهای انتظامی به مدارس نه‌تنها ساختار مدرسه را از یک نهاد آموزشی به یک فضای امنیتی تغییر می‌دهد، بلکه نوعی دگردیسی در هویت مدارس رقم می‌زند که در آن، آموزش جای خود را به نظارت و انضباط مبتنی بر ترس می‌دهد.

چنین تغییر ساختاری، منجر به گسترش احساس بی‌اعتمادی، طرد و طغیان خاموش در میان دانش‌آموزان می‌شود. در نتیجه، پیوند میان نوجوانان و نهاد آموزش رسمی تضعیف شده و احتمال ترک تحصیل، به‌ویژه در میان دختران، افزایش می‌یابد. حجاب اجباری، هنگامی که با تهدید و اجبار همراه می‌شود، بدن دختران را به ابزاری برای نمایش مشروعیت سیاسی و اخلاق‌گرایی ایدئولوژیک بدل می‌کند. در این بستر، نیروهای انتظامی نقش حافظ نظم را پشت سر گذاشته و به مأموران اجرای نظم جنسیتی ـ ایدئولوژیک بدل می‌شوند.

سیاست‌های یادشده، مغایر با اصول بنیادین حقوق کودک، کرامت انسانی، حق آزادی مذهبی و حق آموزش هستند. این تناقض میان ظاهر قانونی این اقدامات و ماهیت سرکوب‌گرشان، سیاست‌های جنسیتی نظام سیاسی را عیان می‌سازد. در حالی‌که فضای فرهنگی کشور در حال تغییر است و نسل جوان، به‌ویژه دختران، با بهره‌گیری از شبکه‌های اجتماعی در حال عبور از تابوهای سنتی هستند، دولت با اتخاذ سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تر می‌کوشد از فروپاشی نظم نمادین خود جلوگیری کند.

مدارس همواره به‌عنوان کانون‌های شکل‌گیری هویت و باورهای فردی شناخته شده‌اند و اکنون به میدان نبردی ایدئولوژیک بدل شده‌اند. با این حال، حضور نیروهای امنیتی در این فضاها نه‌تنها موجب سرکوب آزادی‌های فردی می‌شود، بلکه بی‌اعتمادی عمیق‌تری نسبت به نهادهای حکومتی در نسل‌های حاضر و آینده ایجاد خواهد کرد.

در بستر بحران‌های سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی، حاکمیت ممکن است از این سیاست‌ها به‌عنوان ابزار نمایش اقتدار و تحکیم مشروعیت خود استفاده کند. اما آثار بلندمدت این سیاست‌ها، همچون سایر وقایع تلخ سال‌های اخیر، در حافظه جمعی جامعه حک خواهد شد و گسست میان مردم و حاکمیت را تعمیق خواهد بخشید.

در نهایت، سیاست‌های حجاب اجباری در مدارس دخترانه، نه صرفاً تدبیری برای حفظ نظم اجتماعی، بلکه بخشی از پروژه‌ای وسیع برای بازتولید اقتدار سیاسی، تحکیم ایدئولوژی جنسیتی و مدیریت بدن‌های زنانه در راستای کنترل آینده اجتماعی کشور است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مصاحبهٔ تلویزیونی نقش سازندهٔ دین در اجتماع را بررسی می‌کند

  نماینده‌ای از جامعهٔ بهائی تونس با اشاره به تجربیات بهائیان این کشور، مفهوم دین به عنوان نیرویی برای پیشرفت اجتماعی را بررسی می‌کند. شهر ت...