۱۴۰۳ بهمن ۳۰, سه‌شنبه

وقتی فرهنگِ گفت‌وگو، اقتدار را به چالش می‌کشد


 

ایران در آستانه یک تحول تاریخی است. ساختار سیاسی موجود دیگر توان ادامه ندارد و جامعه ایرانی در نقطه‌ای بحرانی ایستاده است. سرکوب، تبعیض، بحران اقتصادی و آینده‌ای مبهم، زندگی میلیون‌ها ایرانی را به گروگان گرفته است.

۱۴۰۳ بهمن ۵, جمعه

توهم مبارزه یا واقعیت مقاومت؟ بازشناسی قدرت در عصر سرکوب نرم



 بازی کردن در زمین ساختار قدرت کار ساده‌ای است، چرا که این کار نه تلاش زیادی می‌طلبد و نه هزینه‌ای سنگین دارد. اما تلاش برای توضیح سازوکارهای این بازی بسیار دشوارتر است. ساختارهای قدرت، فارغ از نوعشان، به سرعت چنین تلاش‌هایی را جرم‌انگاری کرده و آن‌ها را مخرب یا خطرناک معرفی می‌کنند. حتی می‌توان زندانی سیاسی بود یا به‌عنوان یک فعال سیاسی یا اجتماعی شناخته شد، اما همچنان در چارچوبی که خود ساختار قدرت تعیین کرده، عمل کرد و توهم مبارزه با بی‌عدالتی داشت.

۱۴۰۳ دی ۲۰, پنجشنبه

هر صدا، بخشی از حقیقت است

 




زندانی کردن یا اعدام افراد به دلیل داشتن دیدگاه‌های سیاسی و عقیدتی متفاوت، یک انحراف آشکار در سیستم سیاسی هر ساختاری در قرن حاضر محسوب می‌شود. تفاوت در اندیشه‌ها نه‌تنها تهدیدی نیست، بلکه نشان‌دهنده وجود استعدادها و توانایی‌های متنوع است که می‌توانند زمینه‌ساز توسعه و بلوغ فکری در هر جامعه‌ای باشند. خطر واقعی در سرکوب تفکرها و عقاید نهفته است، نه در اجازه دادن به شنیده شدن صداهای متفاوت.

۱۴۰۳ آذر ۱۹, دوشنبه

نه به‌خاطر آزادی، که از شدت فراموشی می‌میریم


براستی غم‌انگیز است؛ افراد، نظام‌ها، و گروه‌های مسلح یکی‌یکی سقوط می‌کنند، اما کمتر کسی از زنان، کودکان، جوانان و مردمانی بی‌پناه و بی‌سلاح سخن می‌گوید—آنان که در بازی قدرت جایی ندارند، اما هر روز هزار بار در آتش ناامنی، تبعیض و بی‌عدالتی می‌سوزند و زنده می‌مانند.

یکی در زندان، با آواز آزادی دل‌خوش است؛ دیگری نگران احکام اعدام جوانان معترض. گروهی در سودای سقوط نظامی دیگرند، و دیگرانی بر طبل توخالی عدالت می‌کوبند. همه مدعی، همه حق‌خواه، اما گویی هر یک گرفتار خودخواهی‌ای سرگردان، در بیابانی از تعصب و جهل—آنجا که واژه‌هایی چون آزادی و دموکراسی، تنها سرابی زیبا در افق آرزوها هستند.

ما گم‌شده‌ایم؛ نه در تاریکی مطلق، بلکه در نوری جعلی که چشم حقیقت‌بین‌مان را کور کرده است. در حالی‌که زندگی واقعی، درد واقعی، و عدالت واقعی، جایی دیگر در جریان است—و روایتی دیگر بی‌صدا روایت می‌شود.

اینکه کی به ساحل امن و قراری برسیم، نامعلوم است.
اما آنچه روشن است، این است که نجات، پیش از هر چیز، نیازمند آگاهی است؛ آگاهی‌ای خودخواسته، بی‌واسطه، و شجاعانه که ما را از بیابان تعصب و نادانی بیرون ببرد.

کاش می‌دانستیم دنیا تا چه اندازه می‌تواند بی‌مروت باشد.

مصاحبهٔ تلویزیونی نقش سازندهٔ دین در اجتماع را بررسی می‌کند

  نماینده‌ای از جامعهٔ بهائی تونس با اشاره به تجربیات بهائیان این کشور، مفهوم دین به عنوان نیرویی برای پیشرفت اجتماعی را بررسی می‌کند. شهر ت...